چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که دیگر نمیتوانیم تغییر کنیم؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک رابطهی عاشقانه، احساس کنید به بنبست رسیدهاید و دیگر قادر به تغییر نیستید. این احساس میتواند بسیار آزاردهنده و ناامیدکننده باشد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ چه عواملی باعث میشوند تا در یک رابطه، احساس کنیم دیگر نمیتوانیم خودمان را تغییر دهیم و مطابق با خواستههای شریک عاطفیمان پیش برویم؟ در این مقاله به بررسی ۱۵ نکتهای میپردازیم که میتوانند در این احساس نقش داشته باشند:
احساس ناتوانی در تغییر، اغلب ریشه در عوامل مختلفی دارد. درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا با آگاهی بیشتری به رابطه نگاه کنیم و راههایی برای حل مشکلات پیدا کنیم.
- ✔️
ترس از دست دادن خود:
یکی از دلایل اصلی این احساس، ترس از دست دادن هویت و فردیت خود است. ممکن است فکر کنید که اگر بیش از حد تغییر کنید، دیگر خودتان نخواهید بود. - ✔️
فشار بیش از حد از طرف مقابل:
وقتی شریک عاطفی شما دائماً از شما انتظار تغییر داشته باشد، احساس میکنید تحت فشار هستید و این فشار میتواند باعث مقاومت شما شود. - ✔️
عدم درک متقابل:
اگر احساس کنید که نیازها و خواستههای شما توسط شریک عاطفیتان درک نمیشود، تمایلی به تغییر نشان نخواهید داد. - ✔️
تجربههای تلخ گذشته:
تجربههای ناموفق در روابط قبلی میتواند باعث شود که از تغییر کردن بترسید، زیرا ممکن است فکر کنید که تغییر دوباره منجر به شکست خواهد شد. - ✔️
نداشتن انگیزه کافی:
تغییر کردن نیازمند انگیزه است. اگر دلیل قانعکنندهای برای تغییر نداشته باشید، احتمالاً هیچ تلاشی برای آن نخواهید کرد. - ✔️
عدم اعتماد به نفس:
اگر به خودتان و تواناییهایتان اعتماد نداشته باشید، فکر میکنید که نمیتوانید تغییر کنید و این باور باعث میشود که هیچ تلاشی نکنید. - ✔️
قرار گرفتن در یک الگوهای تکراری:
گاهی اوقات ما ناخودآگاه در الگوهای رفتاری تکراری گیر میافتیم و تغییر این الگوها بسیار دشوار است. - ✔️
عدم پذیرش مسئولیت:
اگر مسئولیت اشتباهات و کمبودهای خود را نپذیرید، هیچ انگیزهای برای تغییر نخواهید داشت. - ✔️
ترس از آسیبپذیری:
تغییر کردن نیازمند این است که آسیبپذیر باشید و خودتان را در معرض خطر قرار دهید. این ترس میتواند مانع از تغییر شما شود. - ✔️
نبود حمایت کافی:
اگر از طرف شریک عاطفیتان حمایت نشوید، احساس تنهایی میکنید و تغییر کردن برایتان دشوارتر میشود. - ✔️
تمرکز بر روی عیبهای یکدیگر:
اگر به جای تمرکز بر روی نقاط قوت یکدیگر، فقط به عیبها توجه کنید، انگیزهای برای بهبود رابطه نخواهید داشت. - ✔️
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه میتواند باعث شود که احساس کنید هیچگاه نمیتوانید به اندازه کافی خوب باشید و این احساس منجر به ناامیدی میشود. - ✔️
نبود مهارتهای ارتباطی:
اگر نتوانید به درستی با شریک عاطفیتان ارتباط برقرار کنید، ممکن است سوءتفاهمهایی ایجاد شود که مانع از تغییر شما شود. - ✔️
استرس و فشارهای زندگی:
استرس و فشارهای زندگی میتوانند انرژی شما را بگیرند و باعث شوند که نتوانید بر روی تغییرات مثبت در رابطه تمرکز کنید.

- ✔️
تغییراتی که درخواست می شود خارج از ارزشهای شماست:
درخواست تغییراتی که با ارزشهای اصلی شما در تضاد هستند، میتواند باعث شود احساس کنید هویت شما زیر سوال رفته و دیگر خودتان نیستید.
مهمترین نکته این است که با خودتان صادق باشید و نیازهای خود را در نظر بگیرید. یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند. اگر در این زمینه با مشکل مواجه هستید، مشورت با یک متخصص روانشناسی میتواند بسیار مفید باشد.
1. ترس از آسیب پذیری:
گاهی اوقات، تغییر در یک رابطه مستلزم این است که نقاط ضعف و آسیب پذیری های خود را به نمایش بگذاریم.این کار میتواند ترسناک باشد، مخصوصا اگر در گذشته تجربه های ناخوشایندی داشته باشیم.این ترس مانع از تلاش برای تغییر می شود.آسیب پذیری به معنای باز کردن قلب و نشان دادن جنبه هایی از خود است که شاید از آنها خجالت بکشیم یا بترسیم که مورد قضاوت قرار گیریم.پنهان کردن این بخش ها از خودمان و شریک عاطفی، سدی در برابر تغییر ایجاد می کند.وقتی آسیب پذیر نباشیم، نمی توانیم به درستی با نیازها و احساسات شریک عاطفی خود همدردی کنیم و این منجر به سوء تفاهم و دوری می شود.
برای غلبه بر این ترس، سعی کنید با قدم های کوچک شروع کنید و به تدریج بیشتر به شریک خود اعتماد کنید و با او در مورد ترس هایتان صحبت کنید.
در ضمن، پذیرش این حقیقت که هیچ کس کامل نیست و همه اشتباه می کنند، میتواند به شما در کاهش ترس از آسیب پذیری کمک کند.به خود یادآوری کنید که ارزش دوست داشته شدن دارید، حتی با وجود نقص هایتان.
2. الگوهای رفتاری ریشه دار:
رفتارهایی که در طول سال ها شکل گرفته اند، به راحتی قابل تغییر نیستند.این الگوها اغلب ناخودآگاه هستند و برای تغییر آنها نیاز به خودآگاهی و تلاش آگاهانه است.الگوهای رفتاری میتوانند از دوران کودکی، تجربیات گذشته و یا حتی از مشاهده رفتار دیگران نشأت بگیرند.این الگوها به قدری در ما نهادینه شده اند که تشخیص و تغییر آنها دشوار است.مثلا فردی که در کودکی شاهد بحث و جدال های مداوم بین والدینش بوده است، ممکن است ناخودآگاه همین الگو را در روابط خود تکرار کند.برای تغییر این الگوها، ابتدا باید آنها را شناسایی کنید.
به رفتارهای خود در رابطه توجه کنید و ببینید چه الگوهایی تکرار می شوند.
پس از شناسایی الگوها، سعی کنید ریشه های آنها را در گذشته پیدا کنید.این کار میتواند به شما در درک دلیل این رفتارها و پیدا کردن راه حل های جایگزین کمک کند.با تمرین و تلاش آگاهانه، میتوانید الگوهای رفتاری جدیدی را جایگزین الگوهای قدیمی کنید.
3. ترس از دست دادن هویت:
گاهی اوقات، تغییر به معنای دست کشیدن از بخشی از هویت خود است که به آن عادت کرده ایم. این میتواند ترسناک باشد، زیرا ممکن است احساس کنیم که دیگر خودمان نیستیم. هویت ما از مجموعه ای از باورها، ارزش ها، رفتارها و تجربیات تشکیل شده است. تغییر در هر یک از این عناصر میتواند احساس ناامنی و سردرگمی ایجاد کند. مثلا فردی که همیشه مستقل و خودکفا بوده است، ممکن است از اینکه در یک رابطه به کمک شریک خود نیاز داشته باشد، احساس ناراحتی کند. در ضمن، تغییر میتواند فرصتی برای رشد و کشف جنبه های جدیدی از خود باشد. به خود اجازه دهید تا با هویت جدید خود سازگار شوید و از این تغییر به عنوان فرصتی برای بهبود و پیشرفت استفاده کنید.
4. عدم تمایل به پذیرش مسئولیت:
تغییر مستلزم پذیرش مسئولیت نقش خود در مشکلات رابطه است. این میتواند دشوار باشد، مخصوصا اگر فکر کنیم که تقصیر با طرف مقابل است. پذیرش مسئولیت به معنای قبول این واقعیت است که ما نیز در ایجاد مشکلات رابطه نقش داشته ایم، حتی اگر این نقش کوچک باشد. مثلا اگر همیشه از شریک خود انتقاد می کنیم، باید مسئولیت این رفتار خود را بپذیریم و سعی کنیم روش های سازنده تری برای بیان نیازهای خود پیدا کنیم. عدم پذیرش مسئولیت منجر به سرزنش و مقصر دانستن طرف مقابل می شود و این امر مانع از حل مشکلات و بهبود رابطه می شود. برای پذیرش مسئولیت، سعی کنید با دیدی باز به رابطه خود نگاه کنید و ببینید چه رفتارهایی از شما باعث ایجاد مشکل می شود.
5. عدم وجود انگیزه کافی:
اگر به اندازه کافی انگیزه نداشته باشیم، تلاش برای تغییر دشوار خواهد بود. این انگیزه میتواند ناشی از عشق، تعهد، یا ترس از دست دادن رابطه باشد. انگیزه نیروی محرکه ای است که ما را به سمت تغییر سوق می دهد. بدون انگیزه کافی، تلاش های ما بی نتیجه خواهد بود. مثلا اگر احساس می کنیم که رابطه ما ارزش تلاش کردن ندارد، انگیزه ای برای تغییر نخواهیم داشت. برای افزایش انگیزه خود، سعی کنید به مزایای تغییر فکر کنید. تصور کنید که رابطه شما پس از تغییر چگونه خواهد بود. با تغییر رفتارهای منفی خود، میتوانید زندگی شادتری داشته باشید و روابط بهتری با دیگران برقرار کنید.
به خود یادآوری کنید که لیاقت یک رابطه سالم و شاد را دارید و برای رسیدن به آن باید تلاش کنید.
6. ترس از شکست:
گاهی اوقات، ترس از اینکه نتوانیم تغییر کنیم، مانع از تلاش کردن می شود. این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته یا عدم اعتماد به نفس باشد. ترس از شکست میتواند فلج کننده باشد و ما را از برداشتن اولین قدم باز دارد. مثلا اگر در گذشته تلاش کرده ایم که تغییر کنیم اما موفق نشده ایم، ممکن است از تلاش دوباره بترسیم. به جای تمرکز بر روی احتمال شکست، بر روی یادگیری از اشتباهات و پیشرفت تدریجی تمرکز کنید. هر قدم کوچکی که در جهت تغییر برمی دارید، یک پیروزی است و شما را به هدف خود نزدیکتر می کند. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که میتوانید تغییر کنید.
7. عدم مهارت های ارتباطی:
ارتباط موثر کلید حل مشکلات و ایجاد صمیمیت در رابطه است. اگر مهارت های ارتباطی ضعیفی داشته باشیم، نمی توانیم نیازها و احساسات خود را به درستی بیان کنیم و در نتیجه، تغییر دشوار خواهد بود. مهارت های ارتباطی شامل گوش دادن فعال، بیان واضح و با صداقت، و همدلی با طرف مقابل است.
اگر نتوانیم به درستی با شریک خود ارتباط برقرار کنیم، ممکن است سوء تفاهم ها و اختلافات بیشتری ایجاد شود و این امر مانع از تغییر می شود. برای بهبود مهارت های ارتباطی خود، میتوانید در کلاس های آموزشی شرکت کنید، کتاب ها و مقالات مربوطه را مطالعه کنید، و یا از یک مشاور کمک بگیرید. در ضمن، سعی کنید در هنگام گفتگو با شریک خود، به او توجه کامل داشته باشید، سوال بپرسید، و احساسات او را درک کنید.
8. مقاومت شریک عاطفی:
تغییر یک طرفه در رابطه دشوار است. اگر شریک عاطفی شما مقاوم باشد و تمایلی به تغییر نداشته باشد، تلاش های شما بی نتیجه خواهد بود. رابطه یک سیستم است و تغییر در یک بخش از سیستم، بر سایر بخش ها نیز تأثیر می گذارد. پس، برای ایجاد تغییر پایدار در رابطه، هر دو طرف باید همکاری کنند. اگر شریک عاطفی شما مقاوم است، سعی کنید با او در مورد نگرانی های خود صحبت کنید و او را متقاعد کنید که تغییر به نفع هر دوی شما خواهد بود. در ضمن، به او فرصت دهید تا نیازها و خواسته های خود را بیان کند و در فرایند تغییر مشارکت داشته باشد. اگر شریک عاطفی شما همچنان مقاوم است، ممکن است نیاز باشد از یک مشاور کمک بگیرید.
9. کمال گرایی:
کمال گرایی میتواند مانع از تلاش برای تغییر شود. اگر فکر کنیم که باید بی نقص باشیم، ممکن است از ترس اینکه نتوانیم به این هدف برسیم، از تلاش کردن خودداری کنیم. کمال گرایی یک ویژگی شخصیتی است که با تلاش برای رسیدن به استانداردهای بسیار بالا و اجتناب از هرگونه اشتباه مشخص می شود. کمال گرایان اغلب خود را به خاطر اشتباهات کوچک سرزنش می کنند و از اینکه نتوانند انتظارات خود را برآورده کنند، می ترسند. به جای تلاش برای رسیدن به کمال، بر روی پیشرفت تدریجی و یادگیری از اشتباهات تمرکز کنید. به خود اجازه دهید تا اشتباه کنید و از اشتباهات خود به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کنید.
10. احساس قربانی بودن:
اگر احساس کنیم که قربانی شرایط هستیم و هیچ کنترلی بر زندگی خود نداریم، انگیزه ای برای تغییر نخواهیم داشت. این احساس میتواند ناشی از تجربیات گذشته یا باورهای نادرست باشد. احساس قربانی بودن به معنای این است که باور داشته باشیم که زندگی ما توسط نیروهای خارجی کنترل می شود و ما هیچ نقشی در شکل دادن به سرنوشت خود نداریم. این احساس میتواند منجر به ناامیدی، افسردگی و عدم تمایل به تلاش برای بهبود شرایط شود. برای غلبه بر احساس قربانی بودن، سعی کنید بر روی چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید کنترل کنید. به جای اینکه به مشکلات خود فکر کنید، به راه حل های ممکن فکر کنید و برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که میتوانید بر مشکلات خود غلبه کنید و به اهداف خود برسید.
11. مشکلات حل نشده گذشته:
اگر مشکلات گذشته در رابطه حل نشده باقی بمانند، میتوانند مانع از تغییر و پیشرفت شوند. این مشکلات میتوانند شامل خیانت، سوء استفاده، یا سوء تفاهم های بزرگ باشند. مشکلات حل نشده گذشته میتوانند زخم های عمیقی در رابطه ایجاد کنند و باعث بی اعتمادی، خشم و رنجش شوند. اگر این مشکلات به درستی رسیدگی نشوند، میتوانند مانع از برقراری ارتباط موثر و ایجاد صمیمیت شوند. برای حل مشکلات گذشته، سعی کنید با شریک خود با صداقت و صمیمانه صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. به یکدیگر فرصت دهید تا حرف های خود را بزنید و سعی کنید دیدگاه یکدیگر را درک کنید. در صورت نیاز، از یک مشاور کمک بگیرید تا به شما در حل مشکلات گذشته و ایجاد یک رابطه سالم و پایدار کمک کند.
12. اعتیاد (به مواد مخدر، الکل، اینترنت و غیره):
اعتیاد میتواند به شدت بر روابط تاثیر بگذارد و مانع از تغییر و بهبود شود. اعتیاد میتواند باعث بی توجهی به نیازهای شریک عاطفی، خشونت، و بی اعتمادی شود. اعتیاد یک بیماری است که فرد را از کنترل بر رفتار خود باز می دارد. فرد معتاد ممکن است به طور ناخودآگاه رفتارهایی از خود نشان دهد که به رابطه آسیب می رساند. اگر شما یا شریک عاطفی شما با اعتیاد دست و پنجه نرم می کنید، باید به دنبال کمک حرفه ای باشید. در ضمن، حمایت خانواده و دوستان در طول فرایند درمان بسیار مهم است. در این صورت میتوانید، یک رابطه سالم و شاد داشته باشید.
13. مشکلات سلامت روان (افسردگی، اضطراب و غیره):
مشکلات سلامت روان میتوانند بر نحوه رفتار و تعامل ما با دیگران تاثیر بگذارند و مانع از تغییر و بهبود روابط شوند. افسردگی میتواند باعث بی انگیزگی و کناره گیری از رابطه شود، در حالی که اضطراب میتواند باعث نگرانی و کنترل بیش از حد شود. مشکلات سلامت روان بیماری هایی هستند که میتوانند افکار، احساسات و رفتارهای فرد را تحت تاثیر قرار دهند. این مشکلات میتوانند باعث اختلال در روابط، کاهش عملکرد شغلی و تحصیلی، و کاهش کیفیت زندگی شوند. اگر شما یا شریک عاطفی شما با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می کنید، باید به دنبال کمک حرفه ای باشید. در ضمن، حمایت خانواده و دوستان در طول فرایند درمان بسیار مهم است.
14. سوء استفاده (جسمی، کلامی، عاطفی):
سوء استفاده در هر شکلی، مخرب و آسیب زا است و میتواند مانع از تغییر و بهبود روابط شود. سوء استفاده میتواند باعث ترس، بی اعتمادی، و آسیب روانی شود. سوء استفاده یک رفتار غیرقابل قبول است و هیچ توجیهی ندارد. اگر شما یا شریک عاطفی شما در حال سوء استفاده هستید، باید به دنبال کمک فوری باشید. سوء استفاده را نباید تحمل کرد و باید برای پایان دادن به آن اقدام کرد. متخصصان و سازمان هایی وجود دارند که میتوانند به شما در این زمینه کمک کنند و از شما حمایت کنند. شما سزاوار یک رابطه سالم و ایمن هستید.
15. نداشتن تعریف مشترک از رابطه:
اگر شما و شریک عاطفی تان تعریف یکسانی از رابطه نداشته باشید، ممکن است انتظارات متفاوتی داشته باشید و این میتواند باعث نارضایتی و تعارض شود. مثلا ممکن است یکی از شما به دنبال یک رابطه جدی و متعهدانه باشد، در حالی که دیگری فقط به دنبال یک رابطه تفریحی است. نداشتن تعریف مشترک از رابطه میتواند منجر به سوء تفاهم ها، ناامیدی ها و احساسات منفی شود. برای جلوگیری از این مشکل، باید با شریک عاطفی خود در مورد انتظارات، نیازها و اهداف خود در رابطه صحبت کنید. سعی کنید به یک تعریف مشترک از رابطه برسید که مورد قبول هر دوی شما باشد. تطابق انتظارات و اهداف، میتواند یک رابطه لذت بخش را رقم بزند.







خیلی جالب بود! یه قسمت که برام جذاب بود ترس از اینه که تغییر کنیم و دیگه خودمون نباشیم – میشه یه مطلب کامل تر درباره اش بنویسی؟
خیلی دنبال این بودم بدونم چرا بعضی وقتا انقدر از آسیب پذیری تو رابطه می ترسیم که ترجیح میدیم هیچ تغییری نکنیم…
واقعا دوست دارم بیشتر درباره مقاومت شریک عاطفی در برابر تغییر بدونم! چرا بعضیا با وجود مشکلات انقدر سفت به رفتارهاشون چسبیدن؟
کاش یه مقاله جدا درباره کمال گرایی تو رابطه بنویسی… اون حس که میخوای همیشه بی نقص باشی ولی در عمل فقط رابطه رو خراب میکنه!
میشه درمورد اون لحظه هایی بنویسی که آدم حس میکنه قربانی شرایطه و اصلا فکر میکنه قدرت تغییر نداره؟ حرف دلم رو زدی!
یه سوال داشتم… ممکنه درباره حل مشکلات قدیمی که مثل سایه دنبال رابطه می افتن مطلب بذاری؟ خیلی تو این مورد کم نوشته شده…